
شاهدی
شمارهٔ ۱۱
۱
کجا شد هودج لیلی که مجنون است از او دلها
ز سیل اشک عشاقش پر از خون است منزلها
۲
ز عشقت مشکلی گرهست با پیر مغان میگو
که اندر شرح این معنی بود حلال مشکلها
۳
بیا گر عاقلی حرص امل را خاک بر سر کن
که قارون با همه گنجش فرورفتند در گلها
۴
صدفوار ار دُرَر خواهی فرو شو در تگ دریا
که جز خاشاک نبود حاصلی در دور ساحلها
۵
بیا ای شاهدی و مژده ده پروانه دل را
که امشب مونس جان است شمع جمله محفلها
تصاویر و صوت

نظرات