شاهدی

شاهدی

شمارهٔ ۱۲۲

۱

دلا گر عشق مهروئی نداری

برو کز معرفت بوئی نداری

۲

بیا ای سرو و بر چشمم بکن جا

کزین بهتر لب جویی نداری

۳

برو ای ماه با رویش مزن لاف

که خال و چشم و ابرویی نداری

۴

برو ای شاهدی و گوشه ای گیر

که چون او چشم جادویی نداری

۵

مکش جانا به تندی شاهدی را

که چون او یار خوش خویی نداری

تصاویر و صوت

دیوان شاهدی به ضمیمهٔ کتاب تحفهٔ شاهدی  » تصویر 103

نظرات