
شاهدی
شمارهٔ ۲
۱
ز روی لطف بکن بوسهای حوالۀ ما
همین بس است ز وجه حسن نوالۀ ما
۲
[ز تیر غمزه خدنگی بکن حوالۀ ما
همین بس است ز خوان کرم نوالۀ ما
۳
چو دور جام وصالش به کام ما نبود
سزد که پر شود از خون دل پیالۀ ما
۴
بخون دیده نوشتیم نامهای بر دوست
بود که دل شودش نرم زین رسالۀ ما
۵
ز بس که شعلۀ آهم همی رود به فلک
ملک به چرخ درآمد ز آه و نالۀ ما
۶
ز شاهدی سخن دلپذیر خواهد ماند
به یادگار همین بس بود سلالۀ ما
تصاویر و صوت

نظرات