شاهدی

شاهدی

شمارهٔ ۲

۱

ز روی لطف بکن بوسه‌ای حوالۀ ما

همین بس است ز وجه حسن نوالۀ ما

۲

[ز تیر غمزه خدنگی بکن حوالۀ ما

همین بس است ز خوان کرم نوالۀ ما

۳

چو دور جام وصالش به کام ما نبود

سزد که پر شود از خون دل پیالۀ ما

۴

بخون دیده نوشتیم نامه‌ای بر دوست

بود که دل شودش نرم زین رسالۀ ما

۵

ز بس که شعلۀ آهم همی رود به فلک

ملک به چرخ درآمد ز آه و نالۀ ما

۶

ز شاهدی سخن دلپذیر خواهد ماند

به یادگار همین بس بود سلالۀ ما

تصاویر و صوت

دیوان شاهدی به ضمیمهٔ کتاب تحفهٔ شاهدی  » تصویر 5

نظرات