
شاهدی
شمارهٔ ۲۲
۱
کسی که عشق تو ورزید با فراغ نرفت
دلش چو لاله پر از خون و جز بداغ نرفت
۲
چه نافه ها که در آن زلف عنبر افشان نیست
که خاک شد تن و بوی تو از دماغ نرفت
۳
به نور روی تو بگذشت دل از آن خم زلف
چرا که کس به شب تار بی چراغ نرفت
۴
از آن دمی که لبت بوسه داد بر لب جام
صفای لذت آن از دل نفاغ نرفت
۵
چو شاهدی گل رخسار و خط قد تو دید
ز خاک کوی تو دیگر بسوی باغ نرفت
تصاویر و صوت

نظرات