شاهدی

شاهدی

شمارهٔ ۳۶

۱

آنکو دل خود به خار ننهاد

گل گل شد و در کنار ننهاد

۲

اشکی که به خاک ره نیامیخت

سر در قدم نگار ننهاد

۳

عقلی که به زیر بار نفس است

از کار نماند بار ننهاد

۴

از کار جهان چو دل بپرداخت

پا در ره کار بار ننهاد

۵

قسام ازل چو کرد قسمت

اندر دل ما قرار ننهاد

۶

تا شاهدی از غم تو برشد

دل بر غم روزگار ننهاد

تصاویر و صوت

دیوان شاهدی به ضمیمهٔ کتاب تحفهٔ شاهدی  » تصویر 32

نظرات