شاهدی

شاهدی

شمارهٔ ۴۸

۱

هرچه آن سرو ناز می‌گوید

شرح عمر دراز می‌گوید

۲

پیش نازش دل شکسته ما

روز و شب از نیاز می‌گوید

۳

چون حدیث از دهان او گذرد

دل سخن را به راز می‌گوید

۴

حال خود را به شمع پروانه

بس به سوز و گداز می‌گوید

۵

دل به تنگ است از رقیب که او

سخن رفته باز می‌گوید

۶

شاهدی را دلش چو می‌سوزد

سوز با اهل ساز می‌گوید

تصاویر و صوت

دیوان شاهدی به ضمیمهٔ کتاب تحفهٔ شاهدی  » تصویر 42

نظرات