
شاهدی
شمارهٔ ۵
۱
جز ناله نیست مونس جان دل ربوده را
شادی بود محال دل غم فزوده را
۲
زاری چه سود شب همه شب بر در حبیب
از گریه نیست فایده بخت غنوده را
۳
از ما صلاح و زهد چه جویی تو ای فقیه
باشد ندم چو تجربه آزموده را
۴
گفتم دلم به فکر دهان تو تنگ شد
گفتا مکن تفکر امر نبوده را
۵
گفتم نهان کنم غم عشقت درون دل
اشکم گشود جمله غم ناگشوده را
۶
با شاهدی مکن سخن از کینه ای رقیب
تا نشنواندت سخن ناشنوده را
تصاویر و صوت

نظرات