
شاهدی
شمارهٔ ۵۳
۱
تا دل نظری به حال خود کرد
جز درد و غم نگار خود کرد
۲
گر خاک سری فدای تو شد
بگذر ز گناهش ار چه بد کرد
۳
گر لعل تو را گزید جانم
بد کرد ولی به جان خود کرد
۴
آن هم ز جنون عاشقی بود
کین دل شده دعوی خرد کرد
۵
افسانه شیخ شاهدی را
در عشق فزودنش مدد کرد
تصاویر و صوت

نظرات