شاهدی

شاهدی

شمارهٔ ۵۹

۱

کاری ندارم در جهان جز گریه در کردار خود

چون من مبادا هیچ کس درمانده ا ندر کار خود

۲

ای سرو قد سیم تن وی گل رخ نازک بدن

از دوستان بشنو سخن خواری مکن با یار خود

۳

لعل لبت با جان قرین زیر لبت در ثمین

با حسن لطف این چنین ضایع مکن بازار خود

۴

با چهره بهتر از مهی قدت به از سرو سهی

بوسی به جانی می دهی بس خود بکن بازار خود

۵

شد شاهدی چون در فنون در قید زلف تو زبون

بگذار کز سوز درون گرید به حال زار خود

تصاویر و صوت

دیوان شاهدی به ضمیمهٔ کتاب تحفهٔ شاهدی  » تصویر 51

نظرات

user_image
Right_brain
۱۴۰۰/۰۶/۲۰ - ۰۴:۰۴:۴۹
مصرع اول بیت سوم جای "در ثمین" وزن شعر میلنگه! و یک مورد دیگه قافیه بیت سوم و چهارم شبیه هم دیگه هست