
شاهدی
شمارهٔ ۸۲ - در حاشیه این غزل این دو بیت را که از مولانا دانسته، آورده است: هر که را سینه پر صفا نبود - خرقه پوشیدنش روا نبود، هر که در خرقه ناتمام بود - خرقه بر قد او حرام بود
۱
مرا درد تو در جان حزین بس
ز درمانهای دل ما را همین بس
۲
به رضوان را بگو جنت ببندد
سر کوی توام خلد برین بس
۳
پری را گو که با ما ناز مفروش
جهان را ناز این یک نازنین بس
۴
بده آهوی چین را سیر صحرا
ز چین زلف او بویی چنین بس
۵
ز بهر روشنائی شب و روز
رخش خورشید و ماهش آن جبین بس
۶
مرو ای شاهدی دیگر به گلشن
خطش ریحان و رویش یاسمین بس
تصاویر و صوت

نظرات