
شاهدی
شمارهٔ ۸۷
۱
مرا خوش است به درد خود و جراحت خویش
رو ای طبیب رها کن مرا به لذت خویش
۲
چو در زمانه رفیق شفیق ممتنعست
کشیم گنج قناعت به کنج عذلت خویش
۳
نعیم دهر به یک منتی نمی ارزد
خوش است نان ز بازو و بار منت خویش
۴
مرا ز روز ازل درد و عشق شد قسمت
خوشا تلذذ ریزا به قسمت خویش
۵
نعیم عشق تو را شاهدی میسر شد
بساز با غم هجران و شکر نعمت خویش
تصاویر و صوت

نظرات