
شاهدی
شمارهٔ ۹۶
۱
آن جان من و روان مردم
خون کرد روان ز جان مردم
۲
چشم سیهش ز عین مستی
شد فتنه خاندان مردم
۳
ذکر لب لعل شکرینش
شیرین شده بر زبان مردم
۴
پیوسته خیال خال خطش
در دیده خون فشان مردم
۵
ای شاهدی ار تو چشم داری
در دیده بجو نشان مردم
تصاویر و صوت

نظرات