
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۰۰۲
۱
جام گیتی نماست یعنی دل
مظهر کبریاست یعنی دل
۲
دردمند است و درد می نوشد
دُرد دردش دواست یعنی دل
۳
دل نظر گاه حضرت عشق است
مثل او خود کجاست یعنی دل
۴
خلوت دل سرای سلطان است
فارغ از دو سراست یعنی دل
۵
گنج و گنجینهٔ طلسم نگر
جامع انتهاست یعنی دل
۶
در ولایت ولی کامل اوست
روز و شب با خداست یعنی دل
۷
نعمت الله به ذوق می گوید
جان و جانان ماست یعنی دل
تصاویر و صوت

نظرات