شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۰۲۱

۱

آفتابیست حضرت آدم

روشن از نور او بود عالم

۲

ما منور از او و او از او

نیک دریاب این سخن فافهم

۳

ساغر ما حباب پر آب است

خوش بود تشنه با چنین همدم

۴

دل و دلبر رفیق هم گردید

جان و جانان روان شده باهم

۵

جام بی جم اگر کسی دیده

ما ندیدیم جام را بی جم

۶

دردمندیم و وصل او درمان

دل ما ریش و لطف او مرهم

۷

در خرابات رند و سرمستیم

بندهٔ او و سید عالم

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۴۶۱

نظرات