شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۰۲۲

۱

در آینهٔ وجود آدم

دیدیم جمال اسم اعظم

۲

معنی محمدی بدیدیم

در صورت نازنین آدم

۳

دیدیم که اوست غیر او نیست

ور هست خیال اوست آن هم

۴

آدم به وجود اوست موجود

عالم به جمال اوست خرم

۵

ما سایهٔ آفتاب عشقیم

تن جام جم است و جان ما جم

۶

مستیم و خراب در خرابات

با جام شراب عشق همدم

۷

دُردی کش کوی می فروشیم

نی غصهٔ بیش و نی غم کم

۸

ای عقل برو به خیر و خوبی

ای عشق بیا و خیر مقدم

۹

رندیم و حریف نعمت الله

می نعمت و ساقی اوست فافهم

تصاویر و صوت

نظرات