شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۰۲۹

۱

در مجمر عشق سوخت عودم

آتش شدم و نماند دودم

۲

از دیدن غیر دیده بستم

تا دیده به روی او گشودم

۳

چون سایه به آفتاب بنمود

شخصی بودم دو می نمودم

۴

چون قطره به بحر عشق پیوست

اکنون چه زیان بود چه سودم

۵

خود دیدم و خود نمودم ای دوست

خود گفتم و باز خود شنودم

۶

آن دم که نبود بود عالم

در خلوت خاص عشق بودم

۷

دیدم دو جهان خیال سید

تا زنگ ز آینه زدودم

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۴۵۱

نظرات