
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۰۶۰
۱
باز سرمست جام جم شده ام
عاشق روی آن صنم شده ام
۲
گرچه بودم ز هجر درویشی
دیگر از وصل محترم شده ام
۳
تا دلم خلوت محبت اوست
پرده بر دار در حرم شده ام
۴
سر کویش مقام کردم از آن
در همه جای محترم شده ام
۵
غم عشقش خجسته باد که من
این چنین شادمان ز غم شده ام
۶
تا که منظور حضرت عشقم
فارغ از عقل بیش و کم شده ام
۷
از وجود و عدم رمیده دلم
سید عالم و قدم شده ام
نظرات