شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۰۶۹

۱

غرقهٔ آب و آب می جویم

در تحیر که بحر یا جویم

۲

این عجب بین که عاشق خویشم

عین مطلوب و طالب اویم

۳

پیر خمارم و به جرعهٔ می

خرقهٔ خود مدام می شویم

۴

در خرابات عشق مست و خراب

سخن عاشقانه می گویم

۵

آمدم مست بر سر میدان

عشق چوگان و عالمی گویم

۶

بلبل گلستان معشوقم

گل گلزار عشق می بویم

۷

نعمت الله حق است از آن شب و روز

من حق خویشتن از او جویم

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۴۸۱

نظرات