شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۰۹۷

۱

میخانه سبیل ماست مخمور کجا باشیم

نزدیک خداوندیم ما دور کجا باشیم

۲

از دولت وصل او ما سلطنتی داریم

از حضرت آن سلطان مهجور کجا باشیم

۳

تا ناظر او گشتیم منظور همه خلقیم

خود بی نظر لطفش منظور کجا باشیم

۴

از نور جمال او روشن شده چشم ما

با چشم چنین روشن ما کور کجا باشیم

۵

عرش است مقام ما در فرش کجا گنجیم

ما زنده جاویدیم در گور کجا باشیم

۶

از علت امکانی دل صحبت کلی یافت

چون اوست طبیب ما رنجور کجا باشیم

۷

آن سید سرمستان ساقی حریفان است

گر باده همی نوشیم معذور کجا باشیم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
علی
۱۳۹۰/۰۱/۲۶ - ۰۰:۳۶:۳۱
با سلام و ضمن تشکر از زحمات ارزشمند تیم گنجور، بدینوسیله معروض میگردد؛ هنگام گوش دادن به اشعار پیر طریق که صبح جمعه 26/1/90 در حسینه دراویش نعمت اللهی گنابادی خوانده می شد متوجه این دو غلط شدم و متاسفانه نام مصحح را نمی دانم.غلط: از علت امکانی دل صحبت کلی یافتصحیح: از علت امکانی دل صحت کلی یافتغلط: ز عشقت بر سر بازار شسته زار می بینمصحیح: ز عشقت بر سر میدان نشسته زار می بینم