شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۱

۱

هر شب چون ماه می‌بینیم ما

آفتابی می ‌نماید مه لقا

۲

چشم ما از نور او خوش روشن است

دیده‌ایم آئینهٔ گیتی نما

۳

یک زمان با ما در این دریا نشین

عین ما می‌بین به عین ما چو ما

۴

خواجه محبوبست و می‌ گوئی محب

پادشاه است او و می ‌خوانی گدا

۵

از فنا و از بقا آسوده‌ایم

فارغیم از ابتدا و انتها

۶

نعمت الله هیچ می‌دانی که کیست

یادگار انبیا و اولیا

تصاویر و صوت

سید جابر موسوی صالحی :

نظرات

user_image
زرین
۱۳۹۹/۰۳/۰۷ - ۰۷:۳۰:۲۰
مصرع اول مشکل وزنی دارد اگر بجای شب کلمه شبی باشد این مشکل برطرف میشود .