شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۱۰۵

۱

مطرب خوش نوای رندانم

ساقی بزم باده نوشانم

۲

سخن عاشقان اگر خواهی

بشنو از من که خوش همی خوانم

۳

جام بر دست و مست و لایعقل

گرد رندان مدام گردانم

۴

بزم عشق است مجلس دائم

روز و شب عاشق حریفانم

۵

ساغر دُرد درد می نوشم

به از این خود دوا نمی دانم

۶

صورتم موج و معنیم بحر است

ظاهراً این و باطناً آنم

۷

می کشم خوان پادشاهانه

نعمت الله رسید مهمانم

تصاویر و صوت

نظرات