
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۱۲۷
۱
میخانه سبیل ماست مخمور کجا باشیم
نزدیک خداوندیم ما دور کجا باشیم
۲
از دولت وصل او ما سلطنتی داریم
از حضرت آن سلطان مهجور کجا باشیم
۳
تا ناظر او گشتیم منظور همه خلقیم
خود بی نظر لطفش منظور کجا باشیم
۴
از نور جمال او روشن شده چشم ما
با چشم چنین روشن ما کور کجا باشیم
۵
عرش است مقام ما در فرش کجا گنجیم
ما زندهٔ جاویدیم در گور کجا باشیم
۶
از علت امکانی دل صحت کلی یافت
چون اوست طبیب ما رنجور کجا باشیم
۷
آن سید سرمستان ساقی حریفان است
گر باده همی نوشیم معذور کجا باشیم
نظرات