شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۱۳۰

۱

خسته‌حالیم و ز زلف تو شفا می‌طلبیم

دردمندیم و ز وصل تو دوا می‌طلبیم

۲

هرکسی را ز تو گر هست به نوعی طلبی

ما به هر وجه که هست از تو تو را می‌طلبیم

۳

از خدا نعمت جنت طلبد زاهد و ما

به خدا گر ز خدا غیر خدا می‌طلبیم

۴

آنکه ما می‌طلبیمش همه دانند ولیک

نیست ما را که بگوییم کرا می‌طلبیم

۵

مشکل اینست که سعی طلب ما هرگز

نرسیده است بدان جای که ما می‌طلبیم

۶

کیمیایی که مس قلب از او زر گردد

به یقین از نظر پاک شما می‌طلبیم

۷

گر بقا می‌طلبی باش فنا چون سید

ما ز خود ناشده فانی چه بقا می‌طلبیم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
حسین
۱۳۹۷/۰۵/۲۹ - ۰۷:۵۶:۰۴
حضرت حق پیروان خودرا برسه دسته تقسیم نموده ودر مصحف شریف نام برده " انعمت علیهم" "مغضوب علیهم" و "ضالین". و هرسه دسته ازپیروان ختمی مرتبت و نمازگزارند.گروهی نمازوعبادت را به امیدبدست اوردن یا حفظ جاه و مقام وپست دنیا بجامیاورندوانان مغضوب علیهم هستندبرخی عبادت را برای اخرت وبامیدبهشت ویاترس ازعقوبت و جهنم بجای اوردند وانان ضالین هستند.اماعده ای ازعبادالرحمن هستند که ذات احدیت را شایسته ستایش یافته و حتی عبادت را لطف او میدانند.نه دنبال دنیا هستند نه اخرت.انان براستی بندگان خاص و انعمت علیهم هستند.اینجاست که دروصف اینگونه بندگان سروده اند : ازخدالذت جنت طلبد زاهدوما بخداگرزخدا غیرخدا میطلبیمهرکسی را بتوگرهست بنوعی طلبی مابهرنوع که هست ازتو تورا میطلبیم