شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۱۵۹

۱

ما با تو به جز یاری داریم نداریم

جز عشق نکوکاری داریم نداریم

۲

جز دولت درویشی جوییم نجوییم

سودای جهانداری داریم نداریم

۳

چون ساغر می در دور مستانه همی گردیم

جز میل به میخواری داریم نداریم

۴

جز دُردی درد دل نوشیم ننوشیم

جز ناله و جز زاری داریم نداریم

۵

یاریم ز جان و دل با سید سرمستان

با یار دگر یاری داریم نداریم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
محمد خراسانی
۱۴۰۳/۰۴/۱۲ - ۰۸:۰۶:۱۳
بحر این شعر : هزج مثمن اخرب محذوف