
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۱۶
۱
آفتابی رو نموده مه نقاب
ماه تابان می نماید آفتاب
۲
خوش حبابی پر کن از آب حیات
تا بیابی جام پر آبی ز آب
۳
موج دریائیم و دریا عین ما
عین ما بر عین ما باشد حجاب
۴
ساقی سرمست ما باشد کریم
جام می بخشد به رندان بی حساب
۵
خوش سر آبیم و سیرابیم ما
زاهد بیچاره مانده در سراب
۶
عشق می بیند جمال او به او
عقل می بندد خیال او به خواب
۷
نعمت الله سر به پای خم نهاد
در خرابات مغان مست و خراب
تصاویر و صوت

نظرات