شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۲۱۴

۱

هر چند ما به جسم ز اولاد آدمیم

اما به روح پاک ز ابنای خاتمیم

۲

هستیم بی نیاز و فقیریم از همه

این از کمال ماست که محتاج عالمیم

۳

جام جهان نما که به ما نور خود نمود

گفتا ببین که آینهٔ اسم اعظمیم

۴

ما را وجود داد و به خود هم ظهور کرد

پیوسته ایم بر هم و پیوسته با همیم

۵

با جام می مدام چو رندان باده نوش

لب بر لبش نهاده و مستانه همدمیم

۶

هر چند افصحیم در اوصاف او ولی

در کنه ذات عاجز و حیران و اَبکمیم

۷

ما بنده ایم و سید ما نعمت الله است

نزد خدا و خلق از آن رو مکرمیم

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۴۲۰

نظرات