
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۲۱۵
۱
ما ازین خلوت میخانه به جائی نرویم
از چنین آب و هوائی به هوائی نرویم
۲
عشق شاه است و روان از پی او می گردیم
در پی عاقل مسکین گدائی نرویم
۳
نرویم از در میخانه به جائی دیگر
جنت ماست از این خانه به جائی نرویم
۴
دُردی درد که یابیم خوشی نوش کنیم
دردمندیم پی هیچ دوائی نرویم
۵
به هیاهوی رقیبان نرویم از در تو
دایما گرچه بگوئیم دعائی نرویم
۶
نعمت الله به همه کس چو عطا می بخشد
ما از او تا نستانیم عطائی نرویم
نظرات