
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۲۲۰
۱
ما عاشق چشم مست عشقیم
سرمست می الست عشقیم
۲
سودا زدگان باده نوشیم
شوریده و می پرست عشقیم
۳
گلدستهٔ باغ لایزالیم
پیوسته چو گل به دست عشقیم
۴
از هستی خویش نیست گشتیم
هستیم چنانکه مست عشقیم
۵
در خلوت خانهٔ خرابات
رندانه حریف مست عشقیم
۶
مائیم که ماهی محیطیم
افتاده به دام شست عشقیم
۷
گه سید و گاه بنده باشیم
گه عالی و گاه پست عشقیم
نظرات