شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۲۳۸

۱

به نور طلعت او گشته چشم ما روشن

نموده در نظر نور کبریا روشن

۲

نگاه کردم و دیدم به نور او او را

به نور او بنگر تا شود تو را روشن

۳

فروغ نور جمالش که شمع انجمن است

چراغ مجلس ما کرده حالیا روشن

۴

اگر نه نور جمالش به ما نماید رو

جمال شه که نماید به هر گدا روشن

۵

ندیده دیدهٔ بیگانه زان که تاریک است

ولی ببین که شده چشم آشنا روشن

۶

گرفته جام می و مست آمده در بزم

به ما نموده در آن جام می لقا روشن

۷

همیشه در نظرم نور نعمت الله است

نگر به دیدهٔ ما نور چشم ما روشن

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۴۸۴

نظرات