شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۲۴

۱

این شیشهٔ ما پر از گلاب است

گفتیم گلاب و در کل آب است

۲

آب است و حباب این می و جام

آبش می و جام ما حباب است

۳

نقشی که خیال غیر بندد

آن نقش خیال عین خواب است

۴

چشمی که ندید نور رویش

بینا نبُود که در حجاب است

۵

هر ماه که رو به تو نماید

نیکو بنگر که آفتاب است

۶

ساقی قدحی به عاشقان ده

این خیر که می ‌کنی ثواب است

۷

سید مست است در خرابات

او از چه غم ار جهان خراب است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۸۹
سید جابر موسوی صالحی :

نظرات

user_image
تردید
۱۳۹۳/۱۱/۳۰ - ۰۸:۱۰:۰۰
مصرع دوم بیت مقطع را توجه کنید دوستان آیا اینگونه نبوده او را چه غم ار جهان خراب است