شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۲۴۶

۱

ایها الطالب چو جای ما و من

عین مطلوبم که می گویم سخن

۲

تا که من با من بود من ، من نیم

چون نباشم من نباشد غیر من

۳

عشق گه در جسم و گه در جان بود

گاه باشد یوسف و گه پیرهن

۴

روحه روحی و روحی روحه

من رآی روحان حلافی البدن

۵

من چو بی من در درون خلوتم

خواه پرده پوش خواهی برفکن

۶

خواه می می نوش و خواهی توبه کن

خواه بت می ساز و خواهی می شکن

۷

من چو از آل حسینم لاجرم

کل شیئی منکم عندی حسن

تصاویر و صوت

نظرات