
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۲۵۶
۱
هرچه بینی به نور او می بین
بلکه او را به او نکو می بین
۲
نظری کن در آینه بنگر
خود و معشوق روبرو می بین
۳
زلف محبوب را به دست آور
زلف بگشا و مو به مو می بین
۴
خوش درین بحر ما در آ با ما
آب می جو و سو به سو می بین
۵
یکی اندر یکی ، یکی باشد
گرتو احول شدی به دو می بین
۶
در خرابات عشق مستانه
جام می نوش و هم سبو می بین
۷
غیر او نیست سید و بنده
سید و بنده را به او می بین
تصاویر و صوت

نظرات