
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۲۶۳
۱
کرمی کن بیا و خوش بنشین
یک نفس نزد همدمی بنشین
۲
رند مست خوشی به دست آور
جام می نوش با جمی بنشین
۳
در خرابات عشق مستانه
شاد برخیز و بی غمی بنشین
۴
ذوق از زاهدان نخواهی یافت
با چنین طایفه کمی بنشین
۵
با دل ریش پیش درویشی
به تمنای مرهمی بنشین
۶
حاصل عمر ما دمی باشد
دم به دم در بیا دمی بنشین
۷
نعمت الله اگر کسی جوید
پیش رند مکرمی بنشین
نظرات