
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۲۸۳
۱
دمی در چشم مست ما نظر کن
ببین منظور و ناظر را نظر کن
۲
نگر صورتگری در عین صورت
در این صورت تو آن معنی نظر کن
۳
حباب و موج و قطره جمله آبند
بجو این جمله در دریا نظر کن
۴
نقاب ماه را بگشا و بنگر
به نور آفتاب ما نظر کن
۵
دلی چون آینه روشن به دست آر
در آن دلدار بی همتا نظر کن
۶
خیالش نقش کن بر پردهٔ چشم
به عین دیدهٔ بینا نظر کن
۷
چو عالم می نماید نعمت الله
نظر کن در همه اشیا نظر کن
تصاویر و صوت

نظرات