شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۲۸۶

۱

ای دل ز جهان ، جهان گذر کن

در عالم عاشقی سفر کن

۲

از خلوت صومعه برون آی

در گوشهٔ میکده مقر کن

۳

در بحر محیط حال حل شو

دامن چو صدف پر از گهر کن

۴

مستانه در آی درخرابات

یاران حریف را خبر کن

۵

از خانقه وجود و صورت

جز معنی عشق او به در کن

۶

بگذر ز حدیث دی و فردا

امروز صفات خود دگر کن

۷

خواهی که خدای را ببینی

در چهرهٔ سیدم نظر کن

تصاویر و صوت

نظرات