
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۳۲
۱
جان ما زنده دل از آب حیات عشق است
صورت و معنی ما ذات و صفات عشق است
۲
آفتابی است که در دور قمر تابان است
نزد ما جوشش دریا حرکات عشق است
۳
عشق را جا و جهت نیست ولیکن به ظهور
شش جهت مینگرم جمله جهات عشق است
۴
از کرم عشق وجودی به عدم می بخشد
هر چه موجود بُود از برکات عشق است
۵
دارم از عشق براتی ز دو عالم لیکن
بنده آزاد بود چون به برات عشق است
۶
ظاهر و باطن او عاشق و معشوق منند
حسن و احسان همگی از حسنات عشق است
۷
گوش کن گفتهٔ مستانهٔ سید بشنو
که سخنهای خوشش از کلمات عشق است
تصاویر و صوت

نظرات