
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۳۳۵
۱
مستانه ز خویشتن فنا شو
رندانه بیا حریف ما شو
۲
چون هستی اوست هستی ما
بگذر ز خود آ و با خدا شو
۳
بر دار فنا بر آ چو منصور
سردار سراچهٔ بقا شو
۴
مائیم نوای بینوایان
دریاب نوا و بانوا شو
۵
تا چند به گرد بحر گردی
در بحر درآ و آشنا شو
۶
میخانهٔ عاشقانه دریاب
فارغ ز وجود دو سرا شو
۷
سید شاه است و بنده بنده
شاهی طلبی برو گدا شو
تصاویر و صوت

نظرات