
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۳۴۰
۱
گفتهٔ عاشقان به جان بشنو
این چنین گفته ای آنچنان بشنو
۲
با تو گویم حکایت مستان
بشنو از قول عاشقان بشنو
۳
نوش کن جام می که نوشت باد
با تو گفتم ز جان به جان بشنو
۴
از سر ذوق گفته ام سخنی
آن معانی ازین بیان بشنو
۵
می و جام و حریف و ساقی اوست
دو مگو کان یکیست آن بشنو
۶
از کنار نگار اگر پرسی
در میان آ و از میان بشنو
۷
سخن سیدم روان می خوان
آه جانسوز عاشقان بشنو
تصاویر و صوت

نظرات