شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۳۴۳

۱

عالم منور است به نور جمال او

داریم ما کمال ولی از کمال او

۲

نقش خیال اوست که بر دیده رو نمود

در خواب دیده ایم از آن رو خیال او

۳

آب حیات ماست که نوشند تشنگان

سرچشمهٔ خوشی بود آب زلال او

۴

رندیم و لاابالی و نوشیم می مدام

نه بادهٔ حرام شراب حلال او

۵

هر زنده ای که جان عزیزش ازو بود

جاوید باشد او و نباشد زوال او

۶

مستی که اصل او بُود از کوی می فروش

جاوید باشد او و نباشد زوال او

۷

سید یکیست در دو جهان مثل او کجاست

هرگز ندیده دیدهٔ مردم مثال او

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۵۱۹

نظرات