شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۳۸۲

۱

آفتاب حسن او عالم منور ساخته

نقش عالم از مثال خود مصور ساخته

۲

در میان دایره خوش خط موهومی کشید

صورت قوسین از آن معنی محور ساخته

۳

جملهٔ اعیان عالم مظهر اسماء اوست

عین هر فردی به انعامی مقرر ساخته

۴

یک الف بنوشت و هفت آیت از آن آمد پدید

هفت هیکل حافظ این هفت کشور ساخته

۵

جود او مجموع موجودات را داده وجود

خاک را کرده نظر آن خاک را زر ساخته

۶

خوش حبابی در محیط عشق او پیدا شده

قبه‌ای بر روی آب از عین ما بر ساخته

۷

صورت و معنی عالم جمع کرده در یکی

و آن یکی در دو جهان سلطان و سرور ساخته

۸

در میان آب بنشستیم در دریای عشق

عین ما از آب روی داده خوشتر ساخته

۹

گنج پنهان بود پیدا کرد‌ه‌ است بر بینوا

پادشاه از لطف خود با بینوا در ساخته

۱۰

اسم اعظم نعمت‌اللّه را عطا کرده به من

بنده‌ای را سیدی در بحر و در بر ساخته

تصاویر و صوت

نظرات