شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۳۹۳

۱

نقش خیال رویش برآب دیده بسته

آن نور چشم مردم در آب خوش نشسته

۲

روز الست با او عهد درست بستیم

جاوید من بر آنم گرچه دلم شکسته

۳

دیشب خیال رویش در خواب دید دیده

امروز آن خیالش بر ما بود خجسته

۴

زُنار کفر زلفش دل بر میان جان بست

خوشتر ازین میانی دیگر کسی نبسته

۵

جام شراب وحدت نوشیم عاشقانه

شادی روی رندی کز خویش باز رسته

۶

پیوسته ایم با او پیوسته ایم جاوید

پیوسته این چنین خوش از غیر او گسسته

۷

از بندگی سید ذوق تمام داریم

سرمست تندرستیم نه از خمار خسته

تصاویر و صوت

نظرات