
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۳۹۶
۱
همچو ما کیست در جهان تشنه
بحر جودیم و همچنان تشنه
۲
عین آب حیات چشمهٔ ماست
چشمه در چشم ما به جان تشنه
۳
می رود آب چشم ما هر سو
ما به هر سو شده روان تشنه
۴
خوش کناری پرآب و دیدهٔ ماست
ما فتاده در این میان تشنه
۵
همه عالم گرفته آب زلال
حیف باشد که تشنگان تشنه
۶
آب دریا و تشنه مستسقی
می خورد آب ناتوان تشنه
۷
سخن سید است آب حیات
خضر وقت امان به آن تشنه
تصاویر و صوت

نظرات