
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۴۰۴
۱
جان ز جانان دریغ دارم نه
دل به غیری دگر گذارم نه
۲
هر چه دارم امانت عشق است
جز بدان حضرتش سپارم نه
۳
در خرابات همدم جامم
هیچ همدم چو جام دارم نه
۴
ساقیم او و می محبت او
دست از می خوری بدارم نه
۵
دیده روشن به نور طلعت اوست
غیر او در نظر نگارم نه
۶
به جز از تخم دوستی تخمی
در زمین دلم بکارم نه
۷
نفسی بی هوای سید خویش
در همه عمر خود برآرم نه
نظرات