
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۴۱۰
۱
به نور دیده دیدم نور دیده
چنان نور و چنین دیده که دیده
۲
ببین آئینهٔ گیتی نمایش
به اسم اعظم او را آفریده
۳
ندیده دیدهٔ ما غیر رویش
چنین نور از خدا ما را رسیده
۴
سعادت بین که سلطان دو عالم
غلامی از دو عالم بر گزیده
۵
منور شد دو چشم ما از آن نور
نظر فرما به نور او که دیده
۶
تمام بلبلان سرمست گشته
نسیمی از گلستانش وزیده
۷
به ما انعام داده نعمت الله
همه عالم به نعمت پروریده
تصاویر و صوت

نظرات