
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۴۵۴
۱
وه چه حسن است اینکه پیدا کرده ای
شکل جان را آشکارا کرده ای
۲
صورت و معنی پدید آورده ای
تا جمال خود هویدا کرده ای
۳
غنچه ای از گلستان بنموده ای
بلبلان را مست و شیدا کرده ای
۴
ترک چشم مست را می داده ای
عقل هر هشیار یغما کرده ای
۵
گوهری را در صدف بنهاده ای
چشم ما را عین دریا کرده ای
۶
جود هر عاشق وجود تو است باز
نام خود معشوق یکتا کرده ای
۷
باز سید را به خود بنموده ای
وز کلام خویش گویا کرده ای
تصاویر و صوت

نظرات