شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۴۵۹

۱

نیک سیاح جهان گردیده ای

نور چشم عین ما گردیده ای

۲

دیدهٔ اهل نظر دیدی بسی

در نظر ما را چه نور دیده ای

۳

نقد هر کس همچو نقاشان شهر

دیده ای و یک به یک سنجیده ای

۴

خار خوردی همچو بلبل لاجرم

خوش گلی از گلستانش چیده ای

۵

گفتهٔ مستانهٔ رندان شنو

این چنین قولی دگر نشنیده ای

۶

عشقبازی نیک دانی همچو ما

گر چو با این کار ما ورزیده ای

۷

گر چو سید سوختی در آتشش

چون شرر بر جان چرا لرزیده ای

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۵۶۸

نظرات