شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۴۶۲

۱

بیا بر چشم ما بنشین که خوش آب روان بینی

دمی از خود بیاسائی سر آبی چنان بینی

۲

در آ در گوشهٔ دیده کناری گیر از مردم

که بر دست و کنار آنجا کنارش در میان بینی

۳

خیال عارضش جوئی در آب چشم ما می جو

که نور دیدهٔ مردم درین آب روان بینی

۴

به بحر ما خوشی چون ما در آ با ما دمی بنشین

که ما را عین ما هم چون محیطی بی کران بینی

۵

نشان و نام خود بگذار بی نام و نشان می رو

چو بی نام و نشان گشتی به نام او نشان بینی

۶

حریف بزم رندان شو که عمر جاودان یابی

به میخانه در آ با ما که میر عاشقان بینی

۷

ز سید جام می بستان و جام و می به هم می بین

بیابی لذتی چون ما اگر این بینی آن بینی

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۵۷

نظرات