
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۴۶۶
۱
غیر حق باطلست تا دانی
عقل از این غافل است تا دانی
۲
موج بحریم و عین ما آبست
عالمش ساحلست تا دانی
۳
هر که عالم نشد به علم رسول
به خدا جاهلست تادانی
۴
آنکه دانست این سخن به تمام
بندهٔ کاملست تا دانی
۵
هر تجلی که بر دلت آید
از خدا نازل است تا دانی
۶
هر که غیر از خداست ای درویش
همه بی حاصل است تا دانی
۷
کشتهٔ عشق و زنده ام جاوید
سیدم قاتل است تا دانی
نظرات