شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۴۶۸

۱

هر چه هست آن یکی است تا دانی

جان جانان یکی است تا دانی

۲

ساغر می یکیست نوشش کن

میر مستان یکی است تا دانی

۳

موج و دریا اگرچه دو نامند

عین ایشان یکی است تا دانی

۴

درخرابات عشق مستان را

کفر و ایمان یکی است تا دانی

۵

روی خود را در آینه بنگر

دو مگو آن یکی است تا دانی

۶

سخن ما یکیست دریابش

قول یاران یکی است تا دانی

۷

نعمت الله در همه عالم

نزد رندان یکی است تا دانی

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۷۳

نظرات