شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۴۸۴

۱

دنیا حکایتیست حکایت چه می کنی

حاصل چو نیست شکر شکایت چه می کنی

۲

والی مجو ولایت او را به او گذار

بی والی و ولی تو ولایت چه می کنی

۳

بحریست بیکران و در او ما مجاوریم

با بحر ما حدیث نهایت چه می کنی

۴

منصوروار بر سر دار فنا بر آ

بگذر ز هست و نیست به غایت چه می کنی

۵

عقل است دشمن تو و گوئی که یار ماست

چون دوستدار هست حمایت چه می کنی

۶

گوئی که میل ماست به غایت در این طریق

غایت چو نیست میل به غایت چه می کنی

۷

ترک هوای خویش بگو در هوای او

بی عشق او هوای هوایت چه می کنی

۸

الهام دوست میرسدت دم به دم به دل

ای بی خبر حدیث و روایت چه می کنی

۹

دریاب نعمت الله و جام مئی بنوش

با همدمی چنین تو حکایت چه می کنی

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۵۸۲

نظرات